فیلم «لو آندرئاس سالومه»، به کارگردانی «کوردولا کابلیتز-پست», از زمان سالخوردگی «لو سالومه» آغاز می شود که داستان زندگی اش را برای نویسنده جوانی شرح می دهد. اما متاسفانه این فیلم هم بیشتر از آنکه زندگی علمی و فکری این بانوی جسور را پردازش کند، بیشتر حول زندگی شخصی او و دلدادگی ها و دلباختگی های او به مشاهیر و نامداران عصر خویش است.
سالومه در هفده سالگی پدرش را از دست داد و وارد یک بحران عمیق مذهبی شد، به سفارش مادرش یک پیشوای روحانی پروتستان به نام «ژیلوت» مسئولیت آموزش فلسفه، دین و مذهب وی را به عهده گرفت، اما این پدر روحانی که بیست و پنج سال از سالومه بزرگ تر و متأهل و پدر دو فرزند بود، عاشق سالومه شد و به وی پیشنهاد ازدواج داد که با جواب رد سالومه مواجه شد و بالتبع آن درس و دین و اخلاق هم تعطیل شد.
در دورانی که بجز دانشگاه زوریخ زنان اجازه تحصیل نداشتند، او یکی از اولین دانشجویان زن پذیرفته شده توسط این دانشگاه بود و در آنجا فلسفه، تاریخ هنر و ادیان خواند. او سه رویداد مهم در زندگی اش را اینگونه برمی شمارد، نخستین رویداد واپس نشستن شیوههای فکری متافیزیکی کهن در برابر ظهور قدرتمند اندیشۀ داروینی و اثباتگرایی انتقادی است. سپس ابراز وجود نیچه در پی «شوپنهاور» و «واگنر» آنهم در دوره بلوغ و ورزیدگی آثار و اندیشۀ اوست.
و سرانجام تولد بیسر و صدای مکتب روانکاوی در شهر وین است، مکتبی که من حدود پنجاهسالگی به آن نزدیک شدم.
تیزهوشی و دانش لو سالومه و تاثیری که بر فروید گذاشت باعث شد تا فروید در سال «۱۹۱۰» با پایه گذاری «انجمن بین المللی روانکاوی» (I.P.A) پای زنان را هم به عرصه کاری خویش باز می کند و کسانی چون «لو سالومه» و دخترش، «آنا فروید» پس از پشت سرگذاشتن دوره های تجربی رواندرمانی و آزمون های مختلف، به گروه روانکاوان بپیوندند.
از این زمان به بعد بانوان بیشتری به جمع روانکاوان وارد میشوند، به گونهای که در سال «۱۹۳۸»، درست یک سال پیش از درگذشت فروید، «۴۲» تن از «۱۴۹» عضو «انجمن بین المللی روانکاوی» را زنان تشکیل می دادند و این نهضت با ورود زنان دیگری چون مری ویتون کلکینز، مری اینسورث، لتا استتر هالینگورث، کارن هورنای، ملانی کلاین، مامی فیپز کلارک، کریستسن لد-فرانکلین، مارگارت فلوی واشبورن و الینور مکابی، که بسیاری از آنها اجازه نداشتند با مردان درس بخوانند و حتی از اخذ مدارک تحصیلی، پژوهشی و آکادمیک خودشان محروم شدند، اما با تمام این تبعیض های جنسیتی و محرومیت ها جنگیدند و کاری کردند که امروزه بیش از نیمی از اعضای انجمن روانشناسی آمریکا (APA) و هفتاد و پنج درصد دانشجویان فارغ التحصیل روانشناسی را زنان تشکیل می دهند.