خودکشی و فیلم دریای درون (The Sea Inside)

  • توسط دکتر گرشاسبی
  • ۴ سال قبل
  • ۰

دکتر “ویکتور فرانکل” بانی مکتب “معنا درمانی” سالها پس از رهایی از بند اسارت همیشه در روزنامه ها یک آگهی پخش می کرد تحت این عنوان: ” کسانی که قصد خودکشی دارن خواهش میکنم قبلش یک زنگی به من بزنن ” …

و استدلالش این بود: “کسی که زنگ میزنه نمیخواد خودشو بکشه، و هنر من به عنوان یک طبیب اینه که اونو به زندگی برگردونم، … چون همیشه دلیلی برای زنده ماندن هست فراسوی تمامی مرارت ها و رنج هایش“.

و باور کنید دلایل زیادی برای زنده ماندن “رامون” در فیلم “دریای درون” بود … و شاید آخرین دلیل و زیباترین دلیلش عشق رزا و نوزاد نگون بختش بود که لحظاتی قبل از مرگ رامون، در آغوشش آرام آرمیده بود، اما رامون با خودکشی این آغوش امن را از آنها گرفت و در این دنیای نا امن رهایشان کرد …

نگاهی به فيلم « دريای درون» ساخته الخاندرو آمنابار:
سالها پیش کارشناس این فیلم در برنامه سینما چهار بودم که به دلیل محدودیت هایی نتوانستم درست تحلیل اش کنم. “دريای درون” يک تراژدی پرقدرت و تاثير گذار است که حول ايده “قتل ترحمی” (euthanasia) ساخته شده که به معنی مشارکت در پايان بخشيدن به زندگی کسی است که به دليل ناتوانی جسمی از ادامه زندگی خود خسته شده و خواهان خاتمه دادن به حیات خویش است. و شاید بتوان کسانی نظیر دیوید هیوم فیلسوف تجربه‌گرای اسکاتلندی و یاکوب اپل آمریکایی متخصص اخلاق زیستی را از مدافعان این دیدگاه دانست.

“الخاندرو آمنابار” فيلمساز جوان و خلاق اسپانيائی یک درام انسانی زيبایی درباره زندگی واقعی “رامون سام پدرو” ملوان اسپانيائی که در سن بیست و شش سالگی بر اثر شيرجه زدن در آب کم عمق و برخورد سرش با سطح زمين، قطع نخاع و از گردن به پائين فلج میشود، ساخته است.

رامون” بعد از گذشت بیست و نه سال از آن حادثه مرگبار، در سن پنجاه و پنج سالگی از زندگی انگلی و يکنواخت خود به تنگ آمده و تصميم به خودکشی می گيرد.
وی از مراجع قضائی و مذهبی اسپانيا می خواهد، خواست و اراده او در مورد حذف فيزيکی اش را به رسميت بشناسند. خواستی که بیست و نه سال از سوی جامعه به ظاهر مدرن و در باطن عميقا سنتی و مذهبی اين کشور ناديده گرفته شده است.

آمنه بار ساختار دراماتيک فيلم خود را بر اساس رابطه عاشقانه و عاطفی رامون با دو زن با دو پايگاه اجتماعی و گرايش فکری متفاوت بنا می کند. يکی از اين زن ها “خوليا” است (با بازی درخشان بلن روئدا)، زنی زيبا که وکالت او را در دادگاه به عهده می گيرد و به خاطر اينکه خود نيز معلول است، همدردی اش با رامون صادقانه تر و بی رياتر از ديگران است. او با اينکه عاشق رامون است و تحت تاثير شخصيت محکم و تودار او قرار گرفته است، اما از تصميم او برای خودکشی دفاع می کند چرا که به اندازه رامون سرشار از حس تلخی و نوميدی است.

رزا “، زن ديگری است که به زندگی رامون بسته شده است. او کارگر کارخانه و دی جی (DJ) يک راديوی محلی است، زنی تنها و شوربخت که بعد از ديدن مصاحبه تلويزيونی رامون به سراغ او می رود تا او را به ماندن و ادامه زندگی تشويق کند. او با شخصيت ساده دلانه وخلوص روستایی و عشق اش به زندگی، نقطه مقابل شخصيت روشنفکر و نوميد خولياست.

در واقع رامون از آن لحظه به بعد تنها ملجأ و پناهگاه تنهایی های روزا می شود و او هر بار با کوله باری از دردهای زندگی نزد رامون می آید. تا جایی که رفته رفته به رامون دل می بندد. اما رابطه ی عاشقانه برای رامون جورِ دیگری تعریف شده است. رامون معتقد است: “کسی که مرا دوست دارد به خاطرم هر کاری می کند، حتی کشتنم”. پذیرفتن چنین شرطی برای روزا خیلی دشوار است. هرچند در نهايت اين رزا است که در پايان فيلم با فراهم کردن شرايط خودکشی برای رامون عشق عميق خود را به او ثابت می کند.
درسکانس هجوآميز ملاقات رامون با کشيش معلولی که با ويلچر برای موعظه اخلاقی به ديدار او می آيد به چشم می خورد. کشیش را می توان از یک نظر پیرو مخالفان خودکشی که شامل فیلسوفان مسیحی مانند آگوستین قدیس و توماس آکویناس، امانوئل کانت و البته جان استوارت میل دانست.
در این سکانس، ويلچر کشيش از راهروی باريک خانه رامون رد نمی شود و او ناچار می شود در همان طبقه پائين بماند و کشيش جوان ديگری را به عنوان واسطه و مامور رد و بدل کردن پيام های آن دو مرتب از پله ها بالا بفرستد. کشيش سعی دارد با استدلال های مذهبی خود رامون را از تصميم خود به خودکشی منصرف سازد. او بحث جبر و آزادی انسان را پيش می کشد و مرگ و زندگی را در حيطه اختيار خداوند می داند. اما نگاه رامون به زندگی و فلسفه حيات، نگاهی غير مذهبی است. او در پاسخ کشيش می گويد که:

آزادی ای که زندگی را بگيرد آزادی نيست …

و زندگی ای که آزادی را بگيرد زندگی نيست.

  • facebook
  • googleplus
  • twitter
  • linkedin
  • linkedin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *