“باور کنید حاضرم خورشید برای من فردا طلوع نکند،
اما خبر خودکشی کسی را نشنوم” …
کسانی که قصد خودکشی دارن خواهش میکنم قبلش یک زنگی به من بزنن … “دکتر ویکتور فرانکل”
دکتر “ویکتور فرانکل” بانی مکتب “معنا درمانی” (لوگوتراپی) مردی است که توانست زندگی را از دریچه های دیگری به رویمان باز کند. وی در سالهایی که در وین با هموطنانش زندگی میکرد، همپای آنان برای افتخار نام کشورش کوشید و با آغاز جنگ جهانی همچون دیگر هموطنانش به فکر کشورش بود اما ناگهان متوجه شد که خود نیز اسیر بازی زندگی شده است. بازی که او را به زندانی شماره ۱۱۹۱۰۴ آشویتس مبدل ساخت. زندانی که عزیزترین عزیزانش را از او گرفت. (همسر، مادر، پدر و خواهرش را) چهره شکنجه و کشته شدن همنوعانش را نشانش داد و تک تک سلولهای او را با رنج آشنا ساخت. اما او چگونه به سرنوشت نگاه کرد … . او باور داشت آنچه انسانها را از پای درمیآورد رنج و سختی زندگی نیست، بلکه از بین رفتن معنای زندگی است. معنا تنها در لذت و شادمانی نیست، بلکه در رنج و مرگ نیز هست. وی سالها پس از رهایی از بند اسارت همیشه در روزنامه ها یک آگهی پخش می کرد تحت این عنوان: ” کسانی که قصد خودکشی دارن خواهش میکنم قبلش یک زنگی به من بزنن ” … و استدلالش این بود: “کسی که زنگ میزنه نمیخواد خودشو بکشه، و هنر من به عنوان یک طبیب اینه که اونو به زندگی برگردونم، چون همیشه دلیلی برای زنده ماندن هست فراسوی تمامی مرارت ها و رنج هایش”.
خودکشی (لاتین suicidium، از ریشه sui caedere، “کشتن خود“) عملی عمدی است که باعث مرگ فرد شود. خودکشی اغلب به علت یأس صورت میگیرد که علت آن اغلب به اختلالی روانی نظیر افسردگی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، اعتیاد به الکل، یا سوء مصرف دارو نسبت داده میشود.
اغلب، عوامل استرسزا مانند مشکلات مالی و یا مشکلات ارتباط بین فردی در این میان نقش دارند. تلاش برای جلوگیری از خودکشی شامل موارد زیر است: محدود کردن دسترسی به سلاح گرم، درمان بیماریهای روانی و سوء مصرف دارو و بهبود وضعیت اقتصادی.
تعاریف خودکشی:
خودکشی که به آن خودکشی موفق نیز گفته میشود، “عمل گرفتن جان خود” است. خودکشی ناموفق یا رفتار خودکشی غیرکشنده، نوعی آسیب زدن به خود با هدف پایان دادن به زندگی است که منجر به مرگ نشود. خودکشی با کمک دیگران زمانی است که فردی بهطور غیرمستقیم به شخص دیگری کمک میکند تا باعث مرگ خود شود و این کار را از طریق ارائه مشاوره و یا تهیه ابزار انجام این کار صورت دهد. این کار در مقابل “اوتانازی” قرار داد که در آن فرد دیگر نقش فعال تری در مرگ شخص ایفا میکند. فکر خودکشی فکر کردن به خاتمه دادن به زندگی خویش است، دقیقا مشابه خواسته “رامون” در فیلم “دریای درون“.
روش های خودکشی:
روش خودکشی به هر راهی که یک نفر برای خودکشی برگزیند گفته میشود و این روش ها به دو گروه تقسیم میشوند: فیزیکی و شیمیایی. روشهای فیزیکی مانند متوقف کردن سیستم تنفسی یا سیستم عصبی مرکزی و معمولاً همراه با از کار انداختن یک یا چند اندام است. روشهای شیمیایی روی توقف پروسههای اصلی بیولوژیکی مانند تنفس سلولی تمرکز میکند. روشهای شیمیایی تأثیرات خود را با کمی فاصله زمانی نشان میدهند، درحالیکه روشهای فیزیکی آثاری مستقیم و ناگهانی دارند. برخی روش های متداول خودکشی عبارتند از: اسلحه گرم، انفجار، برقگرفتگی، پریدن از ارتفاع، تصادف (اتومبیل، راه آهن، مترو)، حمله انتحاری، خفگی، خودسوزی، خودکشی غیر مستقیم، خونریزی، برش مچ دست، دار زدن، سرما، سیانور، سهپوکو (هاراکیری)، غرق شدن، کم آبی، گرسنگی، مسمومیت (مسمومیت آب، آفت کشها، قرص برنج، دارو، گچ ساختمانی، مواد مخدر، مونواکسید کربن، نمک، سایر سموم).
روش های منجر به خودکشی در بین کشورها متفاوت است. مهمترین روشها در مناطق مختلف عبارتند از حلقآویز کردن، مسمومیت با آفتکش و اسلحه گرم. اعتقاد بر این است که این تفاوتها تا حدودی ناشی از دسترس بودن روشهای مختلف باشد. بررسی ۵۶ کشور نشان داد که حلقآویز کردن رایجترین روش در بسیاری از کشورها بوده است،, و معادل ۵۳٪ خودکشی در مردان و ۳۹٪ خودکشی زنان به این طریق صورت میگیرد.
عوامل خطرآفرین:
عواملی که خطر خودکشی را تحت تأثیر قرار میدهند، عبارتند از: اختلالات روانی، سوء مصرف دارو، حالات روانی، شرایط فرهنگی، خانوادگی و اجتماعی و ژنتیک. بیماری روانی و سوء مصرف مواد غالباً در کنار هم وجود دارند.
سایر عوامل خطرآفرین عبارتند از: اقدام به خودکشی قبلی، در دسترس بودن وسیله برای ارتکاب این عمل، سابقه خانوادگی خودکشی، یا وجود آسیب ضربهای مغز. به عنوان مثال، میزان خودکشی در خانوادههای دارای سلاح گرم بیش از خانوادههای فاقد آن بوده است. عوامل اجتماعی و اقتصادی مانند بیکاری، فقر، خانه بهدوشی و تبعیض نیز ممکن است فکر خودکشی را موجب شود. حدود ۱۵- ۴۰٪ مردم یادداشت خودکشی از خود بجا میگذارند. به نظر میرسد ژنتیک در ۳۸٪ تا ۵۵٪ از رفتارهای خودکشی دخیل باشد. سربازان جنگ در معرض خطر خودکشی بیشتری هستند که این امر تا حدی ناشی از میزان بالاتر بیماریهای روانی و مشکلات سلامت جسمی مربوط به جنگ است.
نقش اختلالات روانی:
اختلال روانی اغلب در زمان خودکشی وجود دارد و میزان آن از ۲۷٪ تا بیش از ۹۰٪ برآورد میشود. در بین کسانی که در واحد روانی بستری شدهاند، خطر خودکشی موفق در طول زندگی در حدود ۶/۸٪ است. نیمی از تمام افرادی که در اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند ممکن است دچار اختلال افسردگی شدید باشند؛ داشتن این بیماری یا یک اختلال خلقی دیگر مانند اختلال دوقطبی خطر خودکشی را ۲۰ برابر افزایش میدهد.
سایر بیماریهای دخیل در این وضع عبارتند از اسکیزوفرنی (۱۴٪)، اختلال شخصیت (۱۴٪)، اختلال دوقطبی، و اختلال استرس پس از سانحه. حدود ۵٪ از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در اثر خودکشی میمیرند. اختلال خوردن نیز از جمله بیماریهای دارای خطر بالا است. سابقه اقدام به خودکشی قبلی مهمترین عامل پیشبینی انجام موفقیتآمیز خودکشی است. حدود ۲۰ درصد از خودکشیها با سابقه قبلی همراه بوده است و از بین کسانی که خودکشی کردهاند ۱٪ ظرف یک سال در خودکشی خود موفق هستند و بیش از ۵٪ پس از ده سال خودکشی میکنند. گرچه اقدام به خودآزاری اقدام به خودکشی تلقی نمیشود، وجود رفتار آسیب رساندن به خود با افزایش خطر اقدام به خودکشی مربوط است. در حدود ۸۰٪ خودکشیهای موفق، فرد ظرف یک سال قبل از مرگ خود به پزشک مراجعه کرده است، و در ۴۵٪ موارد، افراد در یک ماه قبل چنین کاری را انجام دادهاند. حدود ۲۵-۴۰٪ کسانی که خودکشی موفقی داشتهاند در سال قبل با مراکز خدمات بهداشت روان تماس گرفتهاند.
نقش مصرف مواد:
سوء مصرف مواد دومین عامل خطرآفرین شایع خودکشی پس از افسردگی شدید و اختلال دوقطبی است. هم سوء مصرف مزمن مواد و هم مسمومیت حاد در این کار دخیل است. در صورتی که این وضع با غم و اندوه شخصی نظیر داغداری همراه باشد، میزان خطر بیشتر افزایش مییابد. به علاوه سوء مصرف مواد با اختلالات روانی همراه است.
اکثر مردم زمانی که اقدام به خـودکشی میکنند تحت تأثیر داروهای آرامبخش- خوابآور (مانند الکل یا بنزودیازپینها) هستند و اعتیاد به الکل در ۱۵٪ تا ۶۱٪ موارد وجود دارد. بهطور کلی کشورهایی که دارای میزان بالاتری مصرف الکل و تعداد بیشتر کافههای مربوط به این کار هستند، میزان خودکشی بالاتری دارند که این مسئله در درجه اول مربوط به الکل تقطیری است تا کل الکل مورد استفاده. حدود ۲/۲- ۴/۳٪ کسانی که بهخاطر اعتیاد به الکل مورد درمان قرار گرفتهاند در ادامه زندگی خود در اثر خـودکشی درگذشتهاند. افراد الکلی که اقدام به خودکشی میکنند معمولاً مرد و میانسال بوده و در گذشته تلاش کردهاند خودکشی نمایند. ین ۳ تا ۳۵٪ مرگ و میر در میان کسانی که هروئین مصرف میکنند به دلیل اقدام به خودکشی است (حدود ۱۴ برابر بیشتر از کسانی که از این ماده استفاده نمیکنند).
نقش اعتیاد به قمار:
اعتیاد به قمار با افزایش میزان فکر خـودکشی همراه بوده و میزان اقدام به این کار در مقایسه با جمعیت عادی بیشتر است. بین ۱۲ تا ۲۴٪ قماربازان پاتولوژیک اقدام به خـودکشی میکنند. میزان خـودکشی در میان همسران آنها سه برابر بیشتر از جمعیت عادی است. عوامل دیگری که خطر این کار را در قماربازان افزایش میدهد عبارتند از: بیماریهای روانی، سوء مصرف الکل و مواد.
حالات روانی – اجتماعی:
برخی از حالات روانی خطر خـودکشی را افزایش میدهد از جمله: نومیدی، از دست دادن حس لذت در زندگی، افسردگی و اضطراب. توانایی اندک حل مشکلات، از دست دادن توانایی که فرد قبلاً داشته است، و کنترل ضعیف تمایلات نیز نقش ایفا میکنند. در افراد مسن، تشخیص اینکه باری بر دوش دیگران هستند، عامل مهمی است.
استرسهای اخیر زندگی مانند از دست دادن یک عضو خانواده یا یکی از دوستان، از دست دادن شغل، یا انزوای اجتماعی (مانند به تنهایی زندگی کردن) این خطر را افزایش میدهد. کسانی که هرگز ازدواج نکردهاند نیز در معرض خطر بیشتری هستند. مذهبی بودن ممکن است خطر خـودکشی را کاهش دهد. این مسئله را به موضع منفی بسیاری از ادیان در برابر خودکشی و به پیوند بیشتری که دین ممکن است فراهم کند، نسبت میدهند. در بین اشخاص مذهبی، به نظر میرسد افراد مسلمان میزان خـودکشی کمتری داشته باشند.
بعضیها ممکن است برای فرار از دست زورگویی یا تعصب دست به خـودکشی بزنند. سابقه سوء استفاده جنسی دوران کودکی و زمان صرف شده در پرورشگاه نیز عواملی خطرآفرین هستند. باور بر این است که سوء استفاده جنسی حدود ۲۰٪ از کل خطر را شامل میشود.
فقر با خطر خودکشی همبسته است. افزایش فقر نسبی در مقایسه با اطرافیان فرد، خطر خودکشی را افزایش میدهد. بیش از ۲۰۰،۰۰۰ کشاورز در هندوستان از سال ۱۹۹۷ تاکنون مرتکب خودکشی شدهاند که دلیل آن تا حدی ناشی از مسائل مربوط به بدهی است. در چین خودکشی در مناطق روستایی سه برابر بیشتر از مناطق شهری است و اعتقاد بر این است که این مسئله تا حدی به دلیل مشکلات مالی در این مناطق کشور است.
پیشگیری:
پیشگیری اصطلاحی است که در مورد همه تلاشها به منظور کاهش شیوع خـودکشی از طریق اقدامات پیشگیرانه انجام میشود. کاهش دسترسی به روشهای خاص، مانند سلاح گرم و یا سموم این خطر را کاهش میدهد. سایر اقدامات شامل محدود کردن دسترسی به زغال چوب و موانع روی پلها و سکوهای مترو است. ممکن است درمان اعتیاد به مواد مخدر و الکل، افسردگی، و کسانی که در گذشته اقدام به خودکشی کردهاند نیز مؤثر باشد.
برخی پیشنهاد کاهش دسترسی به الکل را بهعنوان یک استراتژی پیشگیرانه (نظیر کاهش تعداد کافهها) ارائه نمودهاند. اگرچه شماره تلفن فوریتی بحران بهوفور پیدا میشود، شواهد کمی در خصوص تأیید و یا رد تأثیر آن وجود دارد. به نظر میرسد در جوانانی که به تازگی به فکر خـودکشی افتادهاند، درمان شناختی رفتاری باعث بهبود نتایج شده است. ممکن است توسعه اقتصادی به دلیل توانایی خود در کاهش فقر قادر به کاهش میزان خـودکشی باشد. ممکن است تلاش برای افزایش ارتباط اجتماعی به ویژه در مردان مسن مؤثر باشد.
مکانهای معروف خودکشی:
برخی از بناهای معروف از نظر میزان بالای اقدام به خـودکشی در آنها مشهور شدهاند. این مکانها عبارتند از پل گلدن گیت در سان فرانسیسکو، جنگل اوکیگاهارا در ژاپن، بیچی هد در انگلستان و بلوراستریت ویاداکت در تورنتو.
پل گلدن گیت از زمان ساخت آن یعنی سال ۱۹۳۷ تا سال ۲۰۱۰ شاهد بیش از ۱،۳۰۰ مورد اقدام به خـودکشی از طریق پریدن بوده است. در بسیاری از مکانهایی که خـودکشی در آنجا شایع است موانعی برای جلوگیری از این کار ساخته شده است.
این موارد شامل پرده نورانی در تورنتو، و موانع برج ایفل در پاریس و ساختمان امپایر استیت در نیویورک است. در سال ۲۰۱۱، موانعی برای پل گلدن گیت ساخته شده است. بهطور کلی به نظر میرسد چنین موانعی بسیار مؤثر باشند.